به دعوت تئاتر مستقل تهران چهار گروه تجربه گرا و جوان در یک دوره سه ماهه از ۲۰ شهریور ۱۳۹۶ تا پایان آبانماه ۱۳۹۶ به صورت رپرتوار به اجرای آثارشان می پردازند، در معرفی این مجموعه آمده:
«با توجه به حضور و ظهور تئاتر تجاری امکان نفس کشیدن برای گروه های تجربه گرا و جسور روز به روز تنگ تر می شود و این خطر وجود دارد که این گروه های جوان به تغییر بازیگر برای اجرای عمومی و یا متوسل شدن به تهیه کنندگان سودجو فکر کنند ، از این رو تئاتر مستقل تهران با حمایت مرکز هنرهای نمایشی امکانی را به صورت کاملا رایگان برای اجرای آثار این هنرمندان به وجود آورده تا تماشاگر با گونه ای بسیار جسور و باکیفیت از تئاتر مواجه شود که مسئله اش فقط هنر تئاتر است و برای اجراگر و تماشاگر مسئله اقتصادی در جایگاه پایین تری قرار بگیرد.»
به گزارش مبین۲۴ – روز سهشنبه ۲۸ شهریور، «حسام لک» کارگردان نمایش «در باب مارا و ساد»(یکی از نمایشهای مجموعهی عصر تجربه) به اتفاق گروهاش تصمیم میگیرند – با توجه به اتفاقاتی که پیش از اجرا پیش میآید – اجرا را بدون آن که به پایان رسد، قطع کنند. در همین ارتباط حسام لک کارگردان نمایش، یادداشت کوتاهی در صفحهی شخصیاش منتشر میکند و در جملاتی کوتاه شرح ماجرا را اینگونه مینویسد:
«در حاشیه عکس: تحت فشار سالن، اجرا را ناتمام قطع کردیم و بعد از خروج اجباری وسایل از صحنه، این عکس را به یادگار گرفتیم.»
در همین ارتباط گفتگویی با آقای «مصطفی کوشکی» مدیریت محترم تئاتر مستقل تهران و آقای «حسام لک» کارگردان نمایش «درباب مارا و ساد» انجام دادهایم. که به شرح زیر است:
گفتگوی اول – مصطفی کوشکی کارگردان، نویسنده، بازیگر، مدرس تئاترو مدیریت تئاتر مستقل تهران:
روز سه شنبه ، گروه نمایش «درباب مارا و ساد» از مجموعه نمایشهای «عصر تجربه»، اجرای خود را نیمه تمام می گذارند و سالن را ترک میکنند، کارگردان این نمایش، آقای «حسام لک»، متنی را در صفحهی اینستاگرامشان منتشر کردند و آنچه از متن پیدا بود، گلهمندی از رفتارهای مجموعهی «تئاتر مستقل» نسبت به گروه نمایش «مارا و ساد» و تئاتر تجربه گرا بود.
من بعد از اجرای نمایش متوجه این اتفاق شدم، به دلیل اینکه من قبلا اجرای این عزیزان را دیده بودم، به طور مستمر در طول اجرای نمایشهای «عصر تجربه» در مرکز «تئاتر مستقل» حضور نداشتم. با حسام لک عزیز تماس گرفتم و متأسفانه ارتباط میسر نشد و هنوز هم منتظرم تا با هم صحبتی کنیم. امّا از همکارانم در تئاتر مستقل شنیدم که حسام دلخوری داشته و با قهر مرکز را ترک میکند. من متأسفانه هنوز متوجه این رفتار نشدم.معمولاً ما برای هر اجرا، بازهی زمانی مشخصی در نظر میگیرم، مدّت زمان اجرای این نمایش هم یکساعت و نیم بود و بر همین اساس من ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ را برای این نمایش در نظر گرفتم تا اجرا به مشکلی بر نخورد، و نمایش بعدی هم رأس ساعت ۱۹ شروع شود. در دو اجرای قبلی این گروه، به دلیل مدل نمایش که همراه بداههپردازی است، زمان طولانی شد و یک روز ساعت ۱۹ و روز دیگر ساعت ۱۹:۱۵ اجرا تمام میشد و عملاً زمان اجرای گروه بعدی دچار مشکل شد و این عدم رعایت زمان سأنسها را جابهجا میکرد. من هم به آقای لک پیغام دادم که اگر بناست زمان نمایش طولانیتر باشد، می تواند زمان شروع اجرا را متناسب با مدل بداههپردازیشان، عقبتر بیاورد و مثلاً ساعت ۱۶ یا ۱۶:۳۰ اجرا را شروع کنند. که گویا این پیغام باعث دلخوریشان شده و رأس ساعت ۱۸:۳۰ با اینکه اجرا تمام نشده بود، گروه سالن را ترک میکنند.
ایشان عنوان کردند همکاران شما در تئاتر مستقل به طور مداوم میآمدند و با اعلام اینکه باید ساعت ۱۸:۳۰ اجرا تمام شود، تمرکز گروه و بالاخص بازیگران را به هم میریختند.
اصلاً اینطور نیست، مگر می شود بین اجرا کسی بیاید و تذکر بدهد؟ ناراحتی از این بوده که قبل از نمایش به آقای لک پیغام دادیم که اگر میخواهید رأس ساعت ۱۷ شروع کنید، کمی بداهه پردازی را کنترل کنید که حدود ۱۸:۳۰ اجرا تمام شود. شما مطمئن باشید اگر همانند شبهای قبل آقای لک به اجرا ادامه میداد ، ما اجرا را قطع نمیکردیم، در تئاتر مستقل هیچکس به خودش اجازه نمیدهد اجرای گروهی را قطع کند.
بعد از این اتفاق، تئاتر مستقل تمایلی به ادامهی اجرای «در باب مارا و ساد» دارد؟
این بچهها به دلیل سرکشی و اعتراضی که در نمایششان بود به اجرا دعوت شدند، و من بابت این دعوت بسیار خوشحال هستم و حتی از این رفتار و اتفاق پیش آمده دلخور نیستم، به هر حال مدل این نمایشها، اعتراض است و من دوستش دارم حتی اگر این اعتراض به شخص من و مجموعهی تئاتر مستقل باشد. قطعاً من تمام تلاشام را میکنم که این دلخوری برطرف شود، مگر این که گروه تمایلی به ادامهی کار نداشته باشد.
***
گفتگوی دوم – حسام لک کارگردان، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر «در باب مارا و ساد» :
شما آخرین اجرای نمایش «در باب مارا و ساد» را نیمه تمام رها میکنید. و همان روز در اینستاگرام خود متنی را منتشر میکنید که مستقیماً «تئاتر مستقل» را مورد خطاب قرار میدهد. دقیقاً چه اتفاقی باعث این واکنش شد؟
من و گروهم پیش از اجرا و حین اجرا (روز سهشنبه) از سمت مجموعه «تئاتر مستقل» دائم تحت فشار قرار گرفتیم که توان ادامه کار را از ما گرفت. متأسفانه از متصدی فروش بلیط تا مسئول نور، و مسئول روابط عمومی مدام میآمدند و میگفتند: «زود باشید تمام کنید»، چه توقعی از ما دارید؟ اینجا تئاتر است، اجرای زنده است. بازیگر یا هر یک از عوامل اصلی امکان دارد دچار مشکلی شود، تأخیر در اجرا ایجاد شود یا اجرا طولانی شود، بنا نیست که مدام هر کسی به خودش اجازه دهد و تمرکز یک گروه را به هم ریزد. در روز سوم اجرا، به من گفتند: «دکورت را ببر»، گفتم: «کجا ببرم؟». من دانشجوی تئاترم، از شهرستان میآیم، جایی ندارم که دکورم را ببرم. پولی ندارم که راحت یک جایی برای نگهداری وسایل صحنه اجاره کنم. حالا شما جای من بودید چه میکردید؟ وقتی مجموعه «تئاتر مستقل» این همه تبلیغات کرد که حمایت میکنیم و چهوچه، باید باور کرد که این یک بازی رذیلانه است که همیشه بوده و در تئاترهای خصوصی کم انجام ندادهاند، اینها اجراهای گروههای تئاتری و گروه های تجربهگرا را نابود کردهاند، اجراهایی که ماهها تمرین شده و بعد از گذر از هفت خوان سانسور و ممیزی، گروه فرسوده و خسته بعد از ماهها تمرین، میروند با هزار دردسر و سختی سالنی برای اجرا میگیرند، حالا بازی سالندار شروع میشود و متأسفانه تئاترهای خصوصی رفتارشان بهتر از دیگران نبوده و بدتر آنکه مرکز هنرهای نمایشی به جای نظارت بر رفتار این مجموعهها، به چیزهایی نظارت میکند که در جهان امروز پیشپا افتاده است، برای آنها نه اقتصاد تئاتر مهم است نه آرامش و امنیت گروهی که میخواهد اجرا کند، برای همین است که مجموعههای تئاتر خصوصی شبیه حکومتهای ایالتی رفتار میکنند و هریک برای خود قوانینی متفاوت دارند و هرچه بخواهند بر سر گروهها میآورند. جالب است بدانید در متن قراردادهای این گروه ها هیچ حقی به گروه اجراگر نمیدهند و آنها مجازند هر کاری دلشان میخواهد انجام دهند و «عصر تجربه» هم جز یک ادعای تو خالی نیست. از گروههای جوان و جسور حمایت میکنید؟ چرا در عمل، رفتارتان شبیه گفتارتان نیست؟ و این یعنی سقوط.
به نظرت دلایل این رفتارها چیست؟
وقتی دولت هیچ حمایتی از تئاتر نمیکند و آن بودجهی نحیف و مردنی تئاتر صرف بوروکراسی گسترده مرکز هنرهای نمایشی و ادارات ارشاد و این سیستم ناهماهنگ میشود, چه توقعی باید داشت؟! تئاتر به عنوان هنر آزاد، هنر سرکش، نقاد، هنر شهر، هنری که هستی و ریشهاش دیالوگ و گفتمان و چالش کشیدن قانون و نقادی است، مجال بروز پیدا میکند؟! حالا اینها را بگذارید کنار گستردگی نابرابری و ناعدالتی اجتماعی که تا مغز استخوان نفوذ کرده و مدام خرخره آدمی را میفشارد، چه توقعی باید داشت؟
به نظرت اتخاذ رویه «تئاتر خصوصی»، اولاً موجب استقلال تئاتر یا بقای تئاتر شده است؟ ثانیاً توانسته از تئاتر پول در بیاورد؟
نه. در عمل اتفاق دیگری افتاده، دولت خودش را کنار کشیده و این کنار ایستادن کار را به جایی رسانده که نه تنها تئاتر شهرستانها که کل هنر تئاتر به نابودی کشانده شده است. خوب باید هم شاهد رفتارهایی از جنس «تئاتر مستقل» باشیم. تبدیل تئاتر به بنگاهِ معاملات و یا یک پاساژِ تئاتر فروشی,که فقط بزک دارد. و خوشگل و خالی از اندیشه و فکر است. این دستاورد تئاتر خصوصی در طول این چند سال است.
نمایش «در باب مارا و ساد» به اجراهای دیگرش در برنامهی «عصر تجربه» ادامه میدهد؟
نه، برای من تمام شده است. دوست ندارم گروهم را تحت فشار قرار بدهم و اینکه پولی هم ندارم برای تهیه ملزومات…
***
لازم به توضیح است پایگاه خبری مبین۲۴، آمادهی انعکاس نظرات عزیزانی است که به هر نحو در این گفتگوها مورد خطاب قرار گرفته باشند.