• امروز : پنج شنبه - ۱ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 21 November - 2024
19

تک بیت های ناب صائب تبریزی

  • کد خبر : 3267
  • 10 دسامبر 2021 - 0:13
تک بیت های ناب صائب تبریزی

  گلچین تک بیتی های زیبای صائب تبریزی گر محتسب شکست خم میفروش را دست دعای باده پرستان شکسته نیست ** از زاهدان خشک مجو پیچ و تاب عشق ابروی قبله را خبری از اشاره نیست ** حضور خاطر اگر در نماز معتبرست امید ما به نماز نکرده بیشترست ** از حادثه لرزند به خود […]

 

گلچین تک بیتی های زیبای صائب تبریزی

گر محتسب شکست خم میفروش را
دست دعای باده پرستان شکسته نیست

**

از زاهدان خشک مجو پیچ و تاب عشق
ابروی قبله را خبری از اشاره نیست

**

حضور خاطر اگر در نماز معتبرست
امید ما به نماز نکرده بیشترست

**

از حادثه لرزند به خود قصر نشینان
ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم

**

ای گل شوخ که مغرور بهاران شده‌ای
خبرت نیست که در پی چه خزانی داری

**

دلم به پاکی دامان غنچه می‌لرزد
که بلبلان همه مستند و باغبان تنها

**

تیره روزان جهان را به چراغی دریاب
تا پس از مرگ ترا شمع مزاری باشد

**

شاه و گدا به دیدهٔ دریادلان یکی است
پوشیده است پست و بلند زمین در آب

**

آن که گریان به سر خاک من آمد چون شمع
کاش در زندگی از خاک مرا بر می‌داشت

**

طومار زندگی را، طی می‌کند به یک شب
از شمع یاد گیرید، آداب زندگانی صائب تبریزی

نیست پروا تلخکامان را ز تلخی های عشق
آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است

**

عیش امروز علاج غم فردا نکند
مستی شب ندهد سود به خمیازه صبح

**

به مستی بی‌طلب بوس از دهان یار می‌ریزد

ثمر چون پخته گردد خودبخود از دار می‌ریزد

**

پرده مردم دریدن عیب خود بنمودن است

عیب خود می‌پوشد از چشم خلایق عیب‌پوش

**

جام جم آیینه‌دار کاسهٔ زانوی ماست

ما چو طفلان هر طرف بهر تماشا می‌رویم

 **

در مجالس حرف سرگوشی‌زدن با یکدگر

در زمین سینه‌ها تخم نفاق افشاندن است

 **

شاهی که بر رعیت خود می‌کند ستم

مستی بود که می‌خورد از ران خود کباب

 **

عشق را با هردلی نسبت به قدر جوهر است

قطره بر گل شبنم و در قعر دریا گوهر است

**

عیش امروز علاج غم فردا نکند

مستی شب ندهد سود به خمیازه صبح

 **

فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را

عشرت امروز بی‌اندیشه فردا خوش است

 **

گردش چرخ، بد و نیک ز هم نشناسد

آسیا تفرقه از هم نکند گندم و جو

 **

مُهر زن بر دهن خنده که در بزم جهان  

سر خود می خورد آن پسته که خندان باشد   

**

آرزو در طبع پیران از جوانان است بیش   

در خزان،هر برگ چندین رنگ پیدا می کند

**

عالم از افسردگان یک چشم خواب آلود شد   

کو قیامت تا برانگیزد جهان خفته را؟

**

هر چه رفت از عمر،یاد آن به نیکی می کنند   

چهره ی امروز در آیینه ی فردا خوش است

**

دزدی بوسه عجب دزدی خوش عاقبتی است 

که اگر بازستانند، دو چندان گردد!!

**

از عزیزان رفته رفته شد تهی این خاکدان

یک تن از آیندگان،نگرفت جای رفتگان

**

دود اگر بالا نشیند، کسر شآن شعله نیست

جای چشم ابرو نگیرد،گر چه او بالا تر است

**

کو دیده ی یعقوب که بی پرده ببیند

صد قافله از مصر به یکباره رسیده !

**

کاهش و افزایش این نشآ با یکدیگر است

می خورد افیون تو را،چندان که افیون می خوری

**

لب نهادم به لب یار و سپردم جان را

تا به امروز بدین مرگ نمرد است کسی

**

در غم آباد فلک،رخنه ی بیداری نیست

چشم تا کار کند حلقه ی دام است اینجا

**

سردی دوران به من دست و دلی نگذاشته است

ور نه دستی در هنر دارم تماشا کردنی

**

بحر تا سیلاب را صافی نسازد،بحر نیست

هر که ما را در جوانی پیر سازد،پیر ماست

**

شوق، چون پا در رکاب بی قراری آورد

می توان با اسب چوب از آتش سوزان گریخت

**

بخیه کفشم اگر دندان نما شد عیب نیست

خنده می آرد همی بر هرزه گردی های من

لینک کوتاه : https://mobin24.ir/?p=3267

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.