دکتر مهین برخورداری، دکتر شقایق نیک نشان
در روزهای گذشته انتشار تصاویر دختر بچه ای که در پشت زرق و برقهای جشن عروسی کودکیاش را ترک میکرد محل مناقشه حقوقدانان و جامعهی مدنی قرار گرفت! به این بهانه قصد داریم در این یادداشت استدلال غیر اخلاقی بودن انتشار این تصاویر را نقد و بررسی کنیم.
۱. فلسفهی تحلیل زبان یکی از وظایف خود را ایضاح واژهها میداند. در مسالهی انتشار تصاویر دختر بچهای که در حال عقد موقت برای مرد ۲۲ سالهای است حقوقدانان مسالهی نقض حریم خصوصی کودک را مطرح میکنند.
باید دید معنای نقض حریم خصوصی چیست؟ حریم شخصی یا حریم خصوصی یعنی یک فرد یا گروه بتواند خود یا اطلاعات مربوط به خود را مجزا کند و در نتیجه بتواند خود یا اطلاعاتش را با انتخاب خویش در برابر دیگران آشکار کند. مرزها و محتوای آنچه شخصی یا خصوصی قلمداد میشود در میان فرهنگها و اشخاص متفاوت است. همهی کشورها قوانینی دارند که به نوعی دایره حریم شخصی را محدود میکند؛ مثل قانون مربوط به مالیات، که معمولاً به اطلاعات مربوط به سود یا درآمد شخصی نیاز دارد. گاه ممکن است حریم شخصی فردی در تضاد با قوانین آزادی بیان باشد. گاه برخی قانونها موجب افشای عمومیِ اطلاعاتی میشوند که در کشورها و فرهنگهای دیگر، خصوصی تلقی میشوند. حریم شخصی از منظر فرهنگی امری کاملاً نسبی است؛ یعنی به فرهنگ جامعه بستگی دارد که آن هم تحت تأثیر اقتصاد و فناوری است. در واقع مصادیق حریم خصوصی قابل تغییر است. به نظر میرسد انتشار تصویر کودک در برابر نقض حرمت کودکی مسالهی بیاهمیت تری است. به زبان دیگر حریم خصوصی نوعی قرارداد اجتماعی فرهنگی است که به نفع امر اخلاقیتر قابل نقض است. همچنین کنوانسیون حقوق کودک تاکید ویژه بر پیشگیری از استثمار جنسی کودکان دارد اما هیچ اشارهای به پخش تصاویر کودکان به عنوان نقض حقوق آنان نمیکند مگر در موارد پورنوگرافی. از سوی دیگر جشن ازدواجی که در آن مهمانان گوناگونی دعوت شدهاند که یکی از آنان همسایهی متخاصم خانوادهی عروس است نقض حریم خصوصی بیمعناست.
۲. از منظر فلسفهی اخلاق ما با نوعی دو راهی اخلاقی روبروییم. یک مثال از دوراهی اخلاقی وقتی است که یک سرباز باید برای دفاع از وطن به جنگ برود از سوی دیگر مادر مریضی دارد که اخلاقا متعهد به نگهداری و تیمار اوست. آیا دفاع از وطن اخلاقیتر است یا مراقبت از مادر؟ در این مساله حفاظت از دختر بچه و پردهبرداری از جنایتی که قرار است به او روا شود اخلاقیتر از حفظ حریم خصوصی اوست. در واقع استدلال مخالفین انتشار عکسها استدلال ضعیفتری است.
۳.در کلاسهای عکاسی میگویند عکس خوب عکسی است که دامنهی اثر گذاری آن وسیع باشد.
عکاسی که به مثابهی صدای جامعه (سوشال وویس) به فریاد بخشی از زنان روستایی و نابرخورداری تبدیل شده است که کودکیشان پیش از آنکه درک شود در مسلخ زندگی پرمشقت بزرگسالی ذبح میشود. چنانکه واژهها و کلمات به مانند عکس قادر به تکان دادن و واکنش جامعه نخواهند بود. مثال دیگر آن انتشار تصاویر دختران مردنما برای ورود به ورزشگاههاست که جامعه را نسبت به حل مساله حساس کردهاست.
۴. آن تصویر دردناک از کودکی زیر پوشش آرایشِ بزرگسالانه با ژستهای زنانه نشان از خوشحالی کودک نیست بلکه ناشی از چیزی است که روانشناسان آن را عقدهی سیندرلا مینامند. عقدهی سیندرلا ناشی از آرزوی ناخودآگاه فرد است برای این که تحت حمایت قرار گیرد. این نام از شخصیت زن داستان « سیندرلا» گرفته شدهاست. سیندرلا، قهرمان داستان، منتظر شاهزادهای سوار بر اسب سفید است که بیاید و او را از سرنوشتی وحشتناک نجات دهد. رمانها و فیلمهای عاشقانه فراوانی وجود دارند که در آنها زنانی زیبا و نجیب، که شخصیت قوی و مستقلی ندارند و در مشکلات غوطهورند، درانتظارند تا به کمک یک مرد نجات پیدا کنند. آگاهسازی، آموزش و تحصیل کودکان نواحی دورافتاده بر پرورش شخصیت مستقل و قوی آنها موثر است.
۵. در طول تاریخ، اصلاحات اجتماعی توسط روشنفکرانی صورت گرفته که با بیان مشکلات و مسائل جامعه متهم به رفتار غیراخلاقی، خلاف عرف و خلاف فرهنگ جامعه شدند اما در نهایت اصلاحات اجتماعی از کانال همین عدم تعهد به عرف اجتماع عبور کرده است. به قول فوکو واضعان حقوق بشر از بین تماشاچیان مراسم اعدام برخاستند.