✍️ نشریه لوبلاگ/کیهان برزگر/مترجم:رامین ساداتی
توقیف یک نفت کش بریتانیایی توسط نیروهای دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (IRGC) نشان از آمادگی ایران به اقدامات متقابل و مقابله با اقدامات خصمانه توسط کسانی است که در جریان جنگ اقتصادی کنونی علیه ایران دست داشته اند.
در عین حال نشان از تمرکز ایران بر نمایش قدرت منطقه ایش در تنگه هرمز و خلیج فارس است.
اگر چه این حرکت (توقیف قانونی نفتکش بریتانیایی توسط ایران) تنش در روابط بین ایران و بریتانیا و غرب را افزایش داده و به کشورهای غربی بهانه ای جدید برای افزایش فشار اقتصادی سیاسی خود بر ایران کرده است، من معتقدم که این حرکت به منظور جلوگیری از تهدید “امنیت ملی ایران”
لازم بود.
در اعلامیه, نیروی دریایی سپاه اعلام کرد که یک نفت کش بریتانیایی به نام استن امپرو را برای عدم اجرای قوانین و مقررات بین المللی دریایی به درخواست سازمان بندر و دریایی هرمزگان توقیف کرده است.
پیشتر دولت بریتانیا یک نفت کش ایرانی را با سفارش به دولت محلی خود در جبل الطارق به اتهام حمل نفت به سوریه توقیف کرده بود.
از دیدگاه ایران، این حرکت انگلیس، حرکت خصمانه و دخالت مستقیم در جنگ اقتصادی علیه ایران بود.
مقامات بریتانیایی که به دنبال راه حل برای مدیریت بحران برگزیت هستند، لازم است برای تثبیت وضعیت شغلی و جناحی خود روابط نزدیک با دولت ترامپ داشته باشند.
همانطور که دولت تونی بلر در سال ۲۰۰۳ در جنگ با عراق در کنار آمریکا قرار گرفت به این امید که منافع ملی انگلستان را تضمین کند، در حال حاضر نیز مقامات بریتانیا بر خلاف تمایل اتحادیه اروپا، به نوعی ماجراجویی غیر ضروری علیه ایران به طور ناگهانی روی آوردند.
فقدان پاسخ مناسب به چنین حرکتی می توانست کشورهای دیگر را ترغیب کند تا اقدام مشابهی داشته باشند و در جریان جنگ اقتصادی کنونی علیه ایران دخالت کنند و وضعیت قدرت منطقه ای ایران را به چالش بکشند.
پیش از این نیز, نقض حریم هوایی ایران توسط یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی با پاسخ قاطع ایران مواجه شد.
در آن زمان، پیام اقدام سریع و واضح ایران این بود که ایرانیان تجاوز به قلمرو کشورشان را خط قرمز امنیت ملی میدانند و ایران قطعا به اقدامات تلافی جویانه ایالات متحده پاسخ خواهد داد.
این امر موجب تغییر ذهنیت ترامپ شد و او را از پذیرش هر گونه اقدام نظامی علیه ایران به این دلیل که دخالت او در یک جنگ پر هزینه و غیر قابل پیش بینی می تواند انتخاب مجدد او به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده در انتخابات آینده را با مخاطره اندازد بر حذر داشت.
با این حال، مهمترین نکته در این تحولات این بود که ائتلاف ضد ایرانی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران از آن به عنوان تیم B اشاره داشت، این واقعیت را به عینه دیدند که ایالات متحده به جای حرکت نظامی شتاب زده علیه ایران منافع ملی خود را در اولویت میبیند و واشنگتن حاضر نیست به خاطر آنها اقدامات شتابزده علیه ایران انجام دهد.
چنین حرکتی نوعی سردرگمی و احساس ناامیدی در رژیم های عربی، به خصوص امارات متحده عربی در برابر سیاستهای ترامپ ایجاد کرد. واقعیت دیگر این است که ادامه سیاست “فشار حداکثری” ایالات متحده، در درجه اول، می تواند منافع این کشور را در معرض خطر جدی قرار دهد.
اکنون، اقدام قاطع ایران، که پیام های واضح برای منطقه و غرب دارد، این پرسش را مطرح می کند که آیا رژیم های عربی منطقه ای برای امنیت خود بیشتر وابسته به ایالات متحده و غرب هستند یا بر خلاف آن با آگاهی کامل از عواقب خطرناک افزایش درگیری های منطقه ای با ایران به سمت تلاش برای جلوگیری از تشدید تنش با ایران حرکت خواهند نمود.
در برآورد من، کشورهای منطقه بیشتر احتمال دارد که سناریو دوم را دنبال کنند. واکنش کشورهای مهم دیگر مانند روسیه، چین، هند و ترکیه نیز واضح است. آنها علیه هرگونه افزایش نفوذ غرب در منطقه هستند. علاوه بر این، آنها در مورد امنیت انرژی بین المللی حساس هستند. بنابراین، آنها تنها به عنوان ناظر دیده می شوند و نگاه انتقادی به رویکرد غرب نسبت به ایران دارند.
ایران اختلال در امنیت اقتصادی خود را تهدید مستقیم امنیت ملی اش میبیند و قطعا با اقدامات متقابل به آن پاسخ خواهد داد ولی با توجه به مزیت ژئوپولیتیکش در تنگه هرمز، به منظور نمایش اقتدار منطقه ایش، از انسداد کامل تنگه هرمز هرگز به عنوان یک گزینه در محاسبات استراتژیک کشور مورد توجه جدی قرار نداده است.
دلیل این است که چنین حرکتی می تواند واکنش و حساسیت بین المللی را نسبت به نقش ایران در تهدید امنیت انرژی جهانی تحریک کند، که به این ترتیب می تواند به یک بحران امنیتی ملی برای ایران تبدیل شود.
علاوه بر این، ایران به صادرات نفت از طریق تنگه هرمز، به ویژه از طریق مراکز صادرات و بندرهای منطقه خلیج فارس وابسته است و مدعی است که اصلی ترین ضامن تامین امنیت در تنگه هرمز است. به این ترتیب، واکنش ایران به ” کنترل تنگه هرمز” به طور محاسبه شده خواهد انجامید.
به عبارت دیگر، اقدام متقابل ایران تنها علیه آن کشورهای متخاصم خواهد بود که مستقیما در تضعیف امنیت اقتصادی اش با جلوگیری از صادرات نفت، نقش دارند.
استفاده از اهرم بازدارنده در تنگه هرمز (تهدید به انسداد تنگه هرمز) رکورد طولانی و تاریخی در استراتژی دفاعی ایران دارد و همیشه به عنوان یک اصل استراتژی غیر قابل تغییر قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از سال ۱۹۷۹ برجسته شده است.
بر این اساس، ایران در سال های اخیر قدرتهای متقارن و نامتقارن دفاعی خود را در منطقه افزایش داد و حتی در بعضی موارد نزدیک به درگیری مستقیم با نیروهای آمریکایی در منطقه شده است.
در حال حاضر، حرکت متقابل ایران در توقیف کشتی انگلیس، ممکن است در کوتاه مدت به تنش ها دامن بزند ، اما تا زمانی که مطابق محاسبات استراتژیک مرتبط, حرکت صحیح صورت گیرد و ادامه یابد تا طرف دیگر نفت کش ایرانی را آزاد کند , قطعا منجر به تثبیت اقتدار ایران در منطقه و فرامنطقه خواهد شد.