سعید جوکار
چندی است برخی از جامعه شناسان نسبت به رواج خبرهای یاس آور و دلسرد کننده هشدار میدهند، آنها میگویند این خبرها می تواند روح و روان اعضای جامعه را فرسوده کند. اخیرا یکی از اساتید دانشگاه نیز صراحتا از روشنفکران و همکاران خود خواسته تا اطلاع ثانوی به مسائل و اخبار ناامید کننده نپردازند، امانکته ای که به نظرم بدان توجه نمیشود آن است که اساساً خود مخاطبان و خوانندگان و دنبال کننده گان کانال ها و سایت ها و خبرگزاری ها از این اخبار استقبال میکنند، مخاطبان با اشتهای بالایی پیگیر این نوع خبرها هستند و خبرگزاری ها و سایت ها را وادار میکنند که به این اخبار بیشتر بپردازند و متعاقباً روشنفکران و کنشگران سیاسی و مدنی جامعه نیز که تدبر و تعمق خود را معطوف به خواست عمومی مردم میکنند به مسائل تلخ و سیاه می پردازند، بنابراین سوالی که مطرح میشود آن است که اساسا چرا مخاطب به اخبار منفی راغب تر است؟
پاسخ کوتاه به این پرسش سیاست های صداوسیماست. در سالهایی که دولت انقلابی و تندرو بر سرکار بود در نتیجه سیاست های پوپولیستی و نیز غرب ستیزانه دولت، اقتصاد ایران رو به افول قرار گرفت و سفره ی ایرانیان روز به روز کوچک تر میشد. صداوسیما به عنوان رسانه ی حکومتی و فراگیر کاملا همسو و هماهنگ با سیاست های دولت، تلاش میکرد درحالی که مردم دچار اختلال اقتصادی و معیشتی بودند چهره ای مرفه و قدرتمند از کشور نشان دهد، هر روز از یک دستاورد انقلابی توسط جوانان دانشمند به نمایش گذاشته میشد، هر روز خبر از یک کشف، اختراع و ابداع در حوزه های مختلف مخابره میشد و مردم از خود میپرسیدند پس چرا با وجود چنین شرایطی مشکلات ما هر روز بیشتر و بیشتر میشود و سفره و توان خرید ما هر روز کمتر و کمتر؟
در آن زمان شاید بخش کوچکی از رسانه در اختیار سینماگران قرار داشت و سینماگران مستقل سعی میکردند صدای جامعه را در فیلم های خود منعکس کرده و به جامعه و تصمیم گیران حکومت برسانند، اما کسانی که مخالف هرگونه واقع گرایی بودند چنین فیلم هایی را مصداق سیاه نمایی معرفی میکردند. آنها صراحتا میگفتند که چنین فیلم هایی صرفا و صرفا برای جشنواره ها و آکادمی های سینمایی خارجی ساخته میشود تا جوایز آن جشنواره ها را از آن خود کنند و ارزش دیگری نداردند.
در چنین شرایطی بود که آهسته آهسته اینترنت، فیسبوک، تلگرام و اینستاگرام وارد جامعه شد و مخاطبان خسته که هیچ سنخیتی میان زندگی خود و اخبار صداوسیما نمی دید انعکاس زندگی واقعی خود را در این شبکه ها مشاهده کردند، در نتیجه از آنها استقبال کردند و این استقبال باعث شد بازتاب چنین خبرهایی در جامعه بسیار بیشتر از اخبار بخش خبری ۲۰:۳۰ شود که در کمال تعجب مملکت را روز به روز در حال ترقی و پیشرفت حیرت آور نشان میداد، این سیاست ها به گونه ای شد که به قول یکی از هنرمندان سینما و تلوزیون مخاطبان صداوسیما فقط به ۱۵% کل جامعه رسیده است.
⭕️ آیا باید ساکت شد و سانسور کرد؟
در شرایطی که مخاطب عام در جامعه به واقع گرایی اهمیت میدهد و از اخبار دستچین شده گریزان است بنظر میرسد هرگونه سانسور و دور شدن خبرگزاری ها و کانال های خبری تلگرامی از واقع گرایی می تواند میدان را برای سایر رقبا خالی کند. همه مدیران خبرگزاری ها قائل به این سیاست ها نیستند و آنهایی که اخبار واقعی را منعکس نکنند مخاطب را از دست خواهد داد، سازمان چند هزار میلیاردی صداوسیما گواهی روشن بر این مدعاست. روشنفکر نیز اصولا نمی تواند در یک فضای رویایی زندگی کند.
به نظرمن به جای آنکه اخبار را سانسور و گلچین کنیم، به جای آنکه به مردم اخبار عجیب و غریب از فتح الفتوحات بی اثر را نشان دهیم باید با نشان دادن واقعیت های جامعه به مسئولان نظام، نتایج و تبعات سیاست ورزی هایشان را به ایشان گوش زد کنیم.
باید به جای سانسور و ارائه اخبار غیر واقعی که نتایج عملکرد پیدا و پنهان مسئولان نظام را همیشه به نفع جامعه جلوه دهد، با واقع گرایی از مسئولان بخواهیم سیاست های خود را طوری تنظیم کنند که تبعات منفی برای عموم جامعه نداشته باشد در غیر این صورت سیل مسائل و گرفتاری های مردم را باید پاسخگو باشند.