ابراهیم فیاض میگوید:
نارضایتیهای عمومی در دوران احمدینژاد شروع شد. اکنون دارد اوج میگیرد و به نظر من تازه اولش است.
متاسفانه در سال ۸۸ مسائل سیاسی دیده شد و مسائل اقتصادی و اجتماعی نادیده گرفته شد. تجمعات اخیر به نظر من مکمل ۸۸ است و به مسائل اجتماعی می پردازد. اکنون نیز برخیها میخواهند مساله را از لحاظ سیاسی حل کنند و کاملا در اشتباه هستند. مسائل اجتماعی خیلی حاد است.
جامعه ایران دچار تصلب ساختاری شده، چرخش نخبگان یا چرخش مالی وجود ندارد، حتی در روستاها نیز رباخواری ایجاد شده است. کارکرد رباخواری این است که پول مردم را از دست مردم خارج کرده و در دست یک عده دیگری جمع می کند. چرخش مالی از بین میرود و اگر چرخش مالی از بین برود، اقتصاد از بین میرود. در روستاها و هیچ کجا کار نیست.
پول ها و قدرت در دست یک عدهای خاص جمع شده و چرخش مالی و نخبگان نداریم؛ مصداق اش این است که نخبگان فرهنگی در صدا و سیما ثابت هستند. شما توجه کنید که در شبکه های مختلف و برنامه های صدا و سیما از چند روحانی بیشتر استفاده نمی شود. بیشتر از همه آقای پناهیان را می بینید که همه جا هست. در سمینارهای علمی، فکری، بینالملل، داخلی و خارجی. حتی به نظر می رسد که قم را هم از نظام فرهنگی کشور کنار گذاشته شده اند. خود آقایان قم هم نمیتوانند، در صدا و سیما اظهارنظر کنند.
میگویند دکتر ولایتی ۳۷ تا مسئولیت دارد. ۳۷ تا مسئولیت ولایتی یعنی ۳۷ نخبه کنار گذاشته شده اند. آقای حداد عادل ۲۵ تا مسئولیت. این وضعیت یعنی به هیچ وجه چرخش نخبگان نداریم. من خبر موثق دارم که همین آقایانی که گفتم، حتی فرصت نمی کنند امضاء کنند تا حقوق افراد در موسسات زیر مجموعه آن ها پرداخت شود.
کلی متفکر اسلامشناس در قم داریم که اجازه ندارند وارد حکومت شوند. در عوض یک پناهیان و باندی که پشت سرش است، کل صدا و سیما را در دست گرفته اند. متاسفانه نه حوزه و نه دانشگاه الان در حکومت دخالت ندارند و یک اقلیت خاصل مسلط هستند. هیچ مشکلی حل نمی شود مگر اینکه این شرایط را تغییر دهیم.